فرش رضوی

این وبلاگ جهت آشنایی بهتر شما با فرش تهیه شده تا اطلاعات بهتری برای تهیه فرش داشته باشید وهمچنین با اطلاعات مربوط به تجارت فرش واخبار آن اگاه شوید.

فرش رضوی

این وبلاگ جهت آشنایی بهتر شما با فرش تهیه شده تا اطلاعات بهتری برای تهیه فرش داشته باشید وهمچنین با اطلاعات مربوط به تجارت فرش واخبار آن اگاه شوید.

طرح‏های سنتی، فرش اصفهان را با ارزش ترین فرش ایران کرده است

    هنر دوستی صفویان و ارج و منزلتی که این سلسله برای هنرمندان قائل بودند و خصلت پسندیده‌ای که هر چیز را
    در حد کمالش می خواستند، انگیزه‏هایی بود تا با توسل به آن بهترین هنرمندان از هر صنف و طبقه‌ای، در کارگاه‏ها
    گرد آیند و آثار ارزنده‌ای را به وجود آورند که هنوز بعد از طی قرون متمادی، چشم و عقل را یارای باور آن نیست.
    
    

   قالی‏های ارزشمند این دوره چه در اصفهان بافته شده و چه در شهرهای اطراف آن، نشان دهنده‌ توجه ویژه به هنر قالی بافی آن عصر می‏باشند. کارگاه‏های قالیبافی دربار صفوی متصل به کاخ سلطنتی در جنوب عالی قاپو بین میدان شاه و چهل ستون، با استفاده از بهترین مواد اولیه همواره زیر نظر شخص شاه عباس به کار می‏پرداختند.
    اهتمام ویژه‌ شاه صفوی موجب شد تا اصفهان آن روزگار، سهم بزرگی را در بافت شاهکارهای بر جای مانده در موزه‏های مختلف جهان را عهده دار گردد. حتی برخی از آنها نظیر قالی‏های پلونز به سفارش پادشاه لهستان برای عروسی ولیعهد او بافته شد. این قالی‏های ابریشمی، آراسته به تارهای طلا و نقره است و شاید از محصولات کارگاه‏های درباری اصفهان در پایان قرن دهم و آغاز قرن یازدهم هجری باشند. این نام را از آن رو بر این قالی‏ها نهاده‌اند که زمانی منسوب به لهستان بوده است. تزیینات این قالی‏ها، آمیزه‌ای از دیگر نقش و نگارهای قالی‏های ایرانی و رنگ‏های آن بسیار زیبا است. در بیشتر این قالی‏ها، همه‌ زمینه یک رنگ نیست بلکه دار قالی دارای زمینه‌ای رنگارنگ است. مهم ترین رنگ‏های به کار رفته در قالی‏های لهستانی، زرد روشن و پسته‌ای و نارنجی، آبی فیروزه‌ای و گلگون است. این قالی‏ها دارای رنگ‏های رقیق و زمینه‌ نقره‌ای یا طلایی‌اند که با ذوق غربی سازگاری دارد که هر چند در ایران ساخته می‏شدند، اما برای پیشکش به شاهان و فرمانروایان غربی بودند.
    دکتر تقی بهرامی در مجموعه‌ فرهنگ روستایی که در سال 1316 هجری شمسی به طبع رسانیده، سابقه‌ وضعیت قالی بافی اصفهان را بدین گونه توصیف می‏نماید: قالی بافی اصفهان در زمان صفویه اهمیتی فوق العاده داشته و مخصوصا بازار قالی‏های ابریشمی رواج داشته و اهالی به بافتن آنها همت گماشته و قالی‏های نفیسی از خود به یادگار گذاشته‌اند. امروزه اغلب قالی‏های گرانبهای قدیمی ایران که در موزه‏های لندن و پاریس و سایر نقاط اروپا و امریکا دیده می‏شود، قالی‏های بافت اصفهان است... در دوره‌ صفویه، تمام اتاق‏ها و تالارهای اصفهان مانند هفت دست، آئینه خانه، نمکدان، چهل ستون و غرفات مسجد شاه از قالی‏های ابریشمی مفروش بوده که امروزه هر تکه‌ آن در یکی از نقاط اروپا و آمریکا نزد ثروتمندان و موزه داران است. این قالی‏ها با بهترین و ثابت ترین رنگ‏های طبیعی، رنگ آمیزی و از روی بهترین نقشه‏های استادان آن زمان بافته شده است.
    پس از انقراض صفویه، به تدریج این صنعت و سایر صنایع از اهمیت افتاد و در صد سال اخیر به کلی رو به نیستی گذاشت و قالی بافی تقریبا فراموش گشت، چنان که در اواخر زمان ناصر الدین شاه قاجار به هیچ وجه کارخانه‌ قالی بافی در اصفهان وجود نداشت و فقط دارهای مختصری در بعضی دهات یافت می‏شد تا آن که ظل السلطان (فرزند ناصر الدین شاه و حکمران اصفهان و ایالات جنوبی ایران)، زنی از کردستان گرفته به اصفهان آورد و آن زن چون قالی بافی می‏دانست، شاهزاده مایل شد چند دستگاه قالی برایش تهیه نماید. برای این کار، استاد عبدالرحیم را که از این فن سر رشته داشت استخدام نمود. استاد مزبور چند دستگاه برای حکمران برپا کرد، اما وقوع پاره‌ای پیش آمدهای ناگوار در منزل حکمران سبب شد که برپا داشتن قالی را به فال بد گرفته و دستگاه‏های تازه شروع شده را به استاد مزبور ببخشد. استاد عبدالرحیم دستگاه‏های قالی را در محل مخصوصی قرار داده و کارش را ادامه داد تا آن که ظل السلطان خبردار شده روزی به کارخانه‌ قالی رفت. قالی‏ها نزدیک به اتمام بود، امر داد که بالای قالی‏ها عبارت کارخانه‌ ظل السلطان بافته شود و بدین طرز رفتار شد. چند عدد از قالی‏ها به روسیه حمل شد و جلب نظر دربار روسیه را نمود و حضور استاد قالیباف برای بافت دو قالی در نمایشگاه آن کشور را خواستار شدند. حکمران استاد عبدالرحیم را برای روس‏ها استخدام نموده و با مأمور مخصوص سفارت به روسیه فرستاد. پس از اندک مدتی، دستگاه‏ها به نمایشگاه پاریس انتقال داده شد و استاد مزبور در آن شهر می‏زیست تا نمایشگاه خاتمه یافت. سپس به ایران بازگشت و به کارهای خویش ادامه داد. در این موقع، میرزا ابوالقاسم نقاش و پسرش میرزا علی محمد نقاش نیز شروع به کار نموده به سهم خود خدماتی در احیای قالی بافی اصفهان نمودند... با وجود تحرک اندکی که در قالی بافی اصفهان با شرح اوصاف فوق پیش آمده بود، معهذا در پایان عمر قاجاریه قالی بافی هنوز رواج چندانی در این شهر نداشت، چنان که تعداد دستگاه‏های قالی بافی در آن زمان رقمی در حدود دویست عدد بود، اما بعدها با پیشرفت این حرفه در اصفهان و توابع آن تعداد این دستگاه‏ها به 2500 در سال 1315 و 6000 دستگاه در سال 1328 بالغ گردید. به هنگام جنگ جهانی دوم، به صنعت و تجارت فرش اصفهان تا حدودی لطمه وارد آمد و در اثر فقدان بازارهای جهانی تجارت، این کالا محدود شد و از طرفی، تعدادی از سوداگران و بافندگان سودجو نیز با گران شدن مواد اولیه‌ قالی مانند پشم و رنگ در کار خود تقلباتی کردند که در نتیجه به تجارت و شهرت فرش اصفهان که روزگاری سرآمد قالی‏های ایرانی بود، آسیب وارد شد؛‌ چنان که سیسیل ادواردز نویسنده‌ کتاب «قالی ایران» که بعد از جنگ جهانی دوم از اصفهان دیدن کرده است، از فرش اصفهان در مقایسه با فرش مناطق دیگر نظیر کرمان، قم و تبریز با اهمیت کمتری یاد می‏کند.
    
    ساختار
    دار مورد استفاده در اصفهان و توابع، دار عمودی است. وجود چوب دیگری به نام پله پیچ که از میان نخ‏های چله‌ پائینی عبور می کند و به وسیله‌ سیم‏های فلزی به زیر دار متصل می‏شود، از امتیازات این دار است. در مراحل نهایی بافت و پایین کشی قالی و زمانی که به واسطه‌ کوتاهی چله‏ها، عمل گره زدن چله‏های بالایی به سر دار میسر نیست، با انتقال چوب پله پیچ به بالا و عبور چله‏های بالایی از میان آن و اتصال این چوب به سر دار به کمک سیم‏های فلزی، بافت قالی ادامه می‏یابد. این عمل برای بافنده این امکان را فراهم می‏سازد تا بدون تغییر مکان، به بافت بقیه‌ قالی ادامه دهد. شله بافی یا گلیم بافی بخش پایین قالی معمولا 3 تا 5 رج است و در چله کشی، هر 100 چله که فاصله‌ای برابر 10 تا 14 سانتی متر را در برمی گیرد، شیرازه می شود. در بافت بخش‏های ساده، معمولا از گره‌ جفتی استفاده می‏شود و قسمت‏های ظریف با گره‌ی تکی پر می‏شود. برخی بافندگان در بافت قسمت‏های ظریف نقشه، از خامه‏های ظریف تری استفاده می‏کنند و خامه‌ ضخیم تر را در بافت زمینه‌ ساده و بخش‏های یکنواخت به کار می‏برند. در نتیجه بخش‏هایی که با پرز خامه‌ ظریف تر بافته شده، به پایین زدگی دچار می‏شود.
    تار و پود فرش‏های اصفهان از پنبه و گاه از پشم است، تار و پود قالی‏های ابریشمی اصفهان از ابریشم می‏باشد. قالی‏های زربفت اصفهان، یادآور قالیچه‏های پولونز که تار و پودشان از نخ‏های گرانبها است می‏باشد. از نظر کیفیت، قالی‏های اصفهان از بهترین قالی‏های ایران به شمار می‏آیند و پر دوام هستند و جنبه‌ تزئینی دارند.
    پشم‏های مورد مصرف در قالی بافی اصفهان بیشتر از استان‏های کرمان و کرمانشاه و منابع خارجی مانند استرالیا تأمین می‏شود. در اصفهان مانند سایر نقاط بافندگی فارس زبان (کاشان، کرمان، نائین، قم، یزد و نواحی شرقی و خراسان)، عمل گره زنی را با دست و بدون استفاده از قلاب بر روی چله‏هایی که تا حدودی شل بوده و مانند چله‏های ترکی فشار کششی شدید نیستند، انجام می‏دهند.
    
    ویژگی‏های عمده‌ی فرش اصفهان عبارتند از:
    1. داشتن گل و برگ‏های شکیل و اصیل ختایی که به صورت درشت و پر برگ دیده می‏شود.
    2. عدم استفاده از یک چهارم ترنج در لچک‏ها.
    3. تقلید از کاشیکاری‏های بناهای دوره‌ی صفویه‌ اصفهان (مسجد امام و شیخ لطف الله).
    4. استفاده از قندیل به جای سر ترنج در بیشتر فرش‏ها.
    5. استفاده از رنگ‏های سنتی مثل لاکی و سرمه‌ای در زمینه و حاشیه.
    6. عدم استفاده از سایه روشن در اغلب کارها (به جز در کارهای اخیر).
    7. استفاده از طرح ظل السلطان در بعضی از فرش‏ها با تنوع رنگی بیشتر.
    8. داشتن اندازه‏های کوچک و متوسط (اخیرا اندازه‌ بزرگ نیز متداول شده است).
    9. متأثر از مینیاتور، خاتم و سایر صنایع دستی ایران.
    
    طرح‏های رایج
    
    زمانی که شاه عباس صفوی، اصفهان را به عنوان پایتخت ایران برگزید، این شهر، عروس شهرهای ایران بود و هنوز مدت زیادی از نفوذ و دلبستگی‏های شاهان صفوی به هنر غربی نمی‏گذشت که طرح و رنگ قالی ایران در حوزه‌ تأثیر و تحول هنر غربی قرار گرفت. احوال آن روزگار و دلبستگی شاهان صفوی به ویژه شاه عباس اول، طراحان و نقاشان بسیاری را به حوزه‌ هنر غرب نزدیک گرداند و این آغازی شد تا نه تنها بخشی از آثار معماری ما مزین به رنگ‏ها و نقاشی‏های فرنگی گردد، بلکه آینده‌ طرح و نقش در فرش ایران نیز به گونه‌ی با آن گره خورد. از آنجا که اولین روابط بازرگانی و حتی سیاسی ایران با ممالک دیگر به ویژه اروپا، از زمان پادشاهی خاندان آق قویونلو (نیمه‌ دوم سده‌ نهم هجری) پدید آمده، بسیاری معتقدند که نفوذ مایه‏های فرنگی در هنر ایرانی به ویژه نقاشی و هر آنچه که می توانست، است.
    رواج تصویرگری و چهره نمایی در پارچه‏ها و فرش ایران، دستاورد چنین تحولاتی بود که از اوایل دوره‌ قاجار شتاب و حضور پر رنگ تری یافت. قالی اصفهان در این زمان از یگانه قالی‏های شهری باف ایرانی است که حفظ سنت‏های طراحی اصیل ایرانی در آن بیش از سایر مناطق دیده می‏شود و شاید بتوان آن را سنتی ترین قالی پیشرو در این زمان دانست که ضمن حفظ کیفیت، کمتر مورد تعرض و هجوم نقش مایه‏های غریب قرار گرفته است.
    هر چند که اسلوب گل فرنگ و تصویر سازی، پراکنده و متفرق (اما سنجیده تر) در فرش اصفهان دیده می‏شود، اما چنین روندی نتوانسته است همچون سایر فرش‏ها، ساختار و بنیاد آن را تحت الشعاع قرار دهد. در واقع رویکرد شاهان صفوی به نقاشی و شیوه‏های اروپایی در قالی اصفهان اثری بر جای نگذاشت و شهری که خود دروازه‌ای گردید برای ورود آثار و شیوه‏های غربی، فرش خود را با مبانی مستحکم و اصیل فرش ایرانی محفوظ داشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد